- توضیحات کالا
- کالاهای مرتبط
- نظرات
ترجمه: یاسمن میرزاپور
شابک:3-66-8537-600-978
تعداد صفحات: 488
500,000 ريال
کانر، ریسا و لِو برای زنده ماندن تلاش میکنند.
دومین جنگ داخلی بر سر حق و حقوق زاد و ولد شکل گرفت. نتیجهی جنگ این شد: زندگی از لحظهی شکلگیری جنین تا سن سیزده سالگی حق هر انسانی است. اما از سیزده سالگی تا هیجده سالگی این حق به والدینشان واگذار میشود و آنها این اجازه را دارند که فرزندشان را گسسته کنند، بدین صورت که تمام اعضای بدنش به کسانی که نیازمندند پیوند زده میشود، به طوری که زندگیاش در اصل به پایان نرسد. برای پدر و مادر کانر، کنترل کردن فرزندشان بسیار مشکل است. ریسا دختری است که استعدادش آنچنان بالا نیست که پرورشگاه تمایل داشته باشد از او نگهداری کند و لِو هم بچهی دهم از خانوادهای مذهبی است که اعتقاد دارند دهمین فرزند هر خانواده باید به عنوان خیریه به افراد نیازمند در راه خدا واگذار شود.
کانر، ریسا و لِو در کنار یکدیگر شاید بتوانند راهی برای زنده ماندن پیدا کنند
560,000 ريال
به لطف کانر، لو و ریسا _ و شورش پرهیاهویشان در کمپ هاروست جک خوشحال _ مردم دیگر
نمیتوانند چشمشان را به روی گسستگی ببندند.
خلاص کردن جامعه از شر نوجوانان دردسرساز و درعین حال، تأمین اعضای پیوندی مورد نیاز، ممکن است آسان باشد؛ اما اخلاقی بودنش
بلاخره به چالش کشیده
شده؛ اما گسستگی تبدیل به تجارتی بزرگ شده است و سیاستمداران و تاجران قدرتمندی وجود دارند که نه تنها میخواهند گسستگی ادامه
پیدا کند، بلکه خواهان رواج آن بین زندانیان و فقرا هستند.
کم محصول گسستگی است؛ کاملاً از اعضای گسستهها ساخته شده، نوجوانی است که عملاً وجود ندارد. یک هیولای فرانکشتین در آینده.
کم در جستوجوی هویت و معنای وجودش تقلا میکند و کنجکاو است که آیا با وجود بههم پیوسته شدن، میتواند روح داشته باشد یا نه؛ و
وقتی کارهای یک جایزهبگیر دیوانه باعث
میشود سرنوشت کم بهطور ناگسستنی با ریسا و کانر و لو گره بخورد، ناچار میشود انسانیت را به زیر سؤال ببرد.
این داستان جذاب که با دلهره و اتفاقات گوناگون درهم آمیخته، تصورات در مورد شروع و پایان زندگی _ و معنای زنده بودن را به چالش
میکشد.
بعد از تخریب قبرستان – آخرین پناهگاه امن گسستههای فراری – کانر و لو درحال فرار هستند؛ اما برای اولین بار، هدفشان فقط فرار نیست.
این بار آنها به سمت پاسخ میروند. پاسخ آنها در قالب زنیست که سازمان "کنترل شهروندی" سعی کرده از کل تاریخ پاک کند. اگر بتوانند آن
زن را پیدا کنند و بفهمند چرا مأموران سایهمانندِ پشت گسستگی آنقدر از او میترسند، ممکن است کلیدی برای نابودی همیشگی گسستگی پیدا
کنند. کم، پسر بههم پیوسته، نقشه کشیده سازمان سازندهاش را نابود کند؛ چون میداند اگر بتواند کنترل شهروندی را به زانو درآورد، ریسا
خواهد دید که کم واقعاً چه حسی نسبت به او دارد؛ و بدون ریسا، کم درست به یاد نمیآورد انسان بودن چه حسی دارد.با وجود مقامات پلیس
بزهکاران نوجوان و دزدان اعضای انتقامجو، راه کانر، لو، کم و ریسا باهم تلاقی کرده و همگی تغییر خواهند کرد.